سایه ی من جلد سوم به قلم زهرا باقری
پارت چهارده
زمان ارسال : ۵۸ روز پیش
بیرون رستوران هوا خیلی بهتر بود، اونجا میتونستم راحتتر نفس بکشم و به این فکرکنم که کسی که عاشقشم به کسی جز خودش اهمیت نمیده...
پشیمون بودم که چرا به حرف بابا گوش کردم و گذاشتم تنها تو خونه بمونه، شاید اگه اون بود بحثی هم بین من و مینا پیش نمیومد. اصلاً از وقتی که خونه و زندگیمونو به امون خدا ول کرده بودیم رفتار مینا هم زمین تا آسمون عوض شده بود!
به ماشین که رسیدم با درآوردن سو
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
سهیل
۲۷ ساله 00دمتون گرم ..ممنونم